مطالب حاوی کلمه کلیدی مریم:

خواب

دوشنبه، 27 اردیبهشت 95
با یه کتاب قطور چند بار زد روی شونم. انقدر خوابم می‌اومد که اصلا توجهی بهش نکردم و ژاکتم رو کشیدم تا روی سرم، ولی دست‌بردار نبود. دوباره و این بار

پیمارستان

جمعه، 15 آبان 94
پشت در اتاق عمل منتظر دکتر بودم. چند ساعتی می‌گذشت و هنوز خبری نشده بود. از آن موقعی که مریم را به اتاق عمل برده بودند، افراد زیادی از پرسنل بیمارس

زامبی

سه‌شنبه، 12 آبان 94
در زمستان آن سال زامبی‌ها به شهر رسیده بودند. هر سمتی را که نگاه می‌کردی لکه‌های خون بود و جنازه‌هایی که تمام خونشان مکیده شده بود. اگر یک زامبی به